همیشه دیر می فهمیم ، دیر می رسیم، یعنی کلا که در حال زندگی نمی کنیم، دست خودمان نیست بلد نیستیم، بهمون یاد ندادند و خودمان هم زحمتی برای یاد گرفتنش نمی کشیم.
اینکه آدم عادت کنه یه وبلاگی رو هر روز بیاد بخونه، بعد این وبلاگم به روز نشه دپرس کننده است، در و دیوار و زمین و زمان دست به دست هم دادن تا به من یاد بدن به هیچی دل نبندم، حتی خوندن هر روزه ی یه وبلاگ. حالا دل بستن به موارد بزرگتر که دیگه بماند، اون وقت احتمالا از آسمون سنگ رو سرم بباره.
ایمیل بنده mtnshp@gmail.com است. اولاً : لطفاً از این به بعد پیام های خصوصی را به ایمیل بفرستید. دوماً : من معمولا در Googletalk پیدایم میشود و نه در یاهومسنجر سوماً : اینجا وبلاگ شخصی است . خواهشاً دیگه سوال در مورد برنامه نویسی نفرمایید.
34 سال سنمه و تو یه روزی برفی بهمن ماه ویزای ورود به دنیا رو گرفتم. مجرد هستم و عمراً ازدواج نمیکنم مگر اینکه ... تو خونه آقای پدر و مادرخانم هستم. برنامه نویسم و فقط هم همین کار رو بلدم. کامپیوتر خوندم ولی دوست داشتم باغبون بشم آرمانگرای محض هستم ولی در عین آرمانگرایی رگه هایی از آنارشیسم اخلاقی رو میشه تو افکارم کشف کرد واسه همین خیلی سخت میتونم یه رابطه بلند مدت با کسی داشته باشم. از حرف زدن در مورد سیاست شدیداً بیزارم ولی هر روز تمام خبرهای سیاسی رو خط به خط میخونم. عاشق قهوه و کشیدن پیپ و هوای دلگرفته پاییزم. همیشه احساس میکنم قرار نبود این بشم که هستم. دور زمانی فریاد می کشیدم ستارگان میدرخشند و جهان مال من است
۸ نظر:
اینجام که از سوت و کوری دست کمی از وبلاگ ما نداره !!!
شوما چرا اینقده دپرسی ؟؟؟؟ هان ؟؟؟؟
همیشه دیر می فهمیم ، دیر می رسیم، یعنی کلا که در حال زندگی نمی کنیم،
دست خودمان نیست بلد نیستیم، بهمون یاد ندادند و خودمان هم زحمتی برای یاد گرفتنش نمی کشیم.
اینکه آدم عادت کنه یه وبلاگی رو هر روز بیاد بخونه، بعد این وبلاگم به روز نشه دپرس کننده است، در و دیوار و زمین و زمان دست به دست هم دادن تا به من یاد بدن به هیچی دل نبندم، حتی خوندن هر روزه ی یه وبلاگ. حالا دل بستن به موارد بزرگتر که دیگه بماند، اون وقت احتمالا از آسمون سنگ رو سرم بباره.
چرا مطلب جدید نمی گذارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
« سلام قولا من رب رحیم»
چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
[گل]
نویسنده ی محترم آیا در قید حیات می باشندو. با به روز شدن زنده بودن خویش را اطلاع دهید
ما آزمودیم در این شهر بخت خویش
بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش
بابا بنویس دیگه
ارسال یک نظر